لیست اخبار

1398/10/03 - نشست تبیین جامعه شناختی بروز و گسترش همباشی (ازدواج سفید)

1398/10/03

نشست تبیین جامعه شناختی بروز و گسترش همباشی (ازدواج سفید) دربعد از ظهر روز سوم دی ماه 1398 در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، سالن شریعتی با سخنرانی جناب آقای دکتر فرهاد نصرتی نژاد - عضو هیأت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی- سرکار خانم دکتر امیدوار- دکتری جامعه شناختی و پژوهشگر حوزه خانواده- وجناب آقای فردین منصوری - دانشجوی دکتری سیاستگذاری فرهنگی و پژوهشگر مسائل اجتماعی- برگزار گردید.

 

در ابتدای نشست آقای دکتر فرهاد نصرتی نژاد  به سخنرانی پرداختند: " در مورد همباشی، پژوهش هایی نه چندان زیادی و عموماً هم با روشهای کیفی انجام شده است. در اینجا قصد دارم تحلیل خود را از اینکه چرا این شکل از زندگی در جامعه ایران ظهور پیدا کرده و در حال افزایش است بیان کنم. همباشی پدیده­ ای مدرن است در چند دهه قبل در ایران این پدیده وجود نداشت و اگر هم وجود داشت مخفی یا پنهان بوده اما امروزه هر چقدر به سمت جلو می رویم درجه ی آشکار شدن آن بیشتر می ­شود. این پدیده مدرن است و عنصر اصلی آن مدرنیته است. بنابراین متغیر اصلی تبیین کننده ی این پدیده مدرن شدن جامعه ایران است. ما قبل از مشروطه عناصر سخت افزاری مدرنیته را وارد جامعه کردیم اما از یکی دو دهه قبل ،جامعه ایرانی به لحاظ فرهنگی خیلی مدرن شده است. با انسانهای مدرنی مواجه می شویم که درجه ی آن در حوزه ذهنی و نرم افزاری روز به روز بیشتر می­شود. نشانگان مدرن در حوزه ارزش و آرمان اهمیت یافتن مقوله لذت است. همچنین اهمیت یافتن مقوله ی بدن که امروزه برای مردها هم مطرح شده است. حجم زیاد جراحی های زیبایی در مردان و زنان نشانگان تغییر در ارزش و آرمانهاست.

در جامعه ­ای که سرانه خواندن کتاب پایین است بیشترین فروش کتاب در حوزه روانشناسی است. در حوزه خانواده هم نشانگان مدرن دیده می شود. خانواده گسترده تبدیل به خانواده هسته­ ای و خانواده هسته ای تبدیل به خانواده زن و شوهری بدون فرزند شده، خانواده کوچک می شود و فرزند هم دیگر وجود ندارد. تجرد قطعی در حال افزایش است. در حوزه مناسبات اجتماعی نیز رابطه ها بر اساس منطق است و بخش عظیمی از آن منطق اقتصادی دارد. بخشی از جامعه ایرانی در حوزه ذهنی بشدت مدرن شده و بخشی از آن هم در حال مدرن شدن است. به لحاظ فرهنگی آموزه های مدرنیته وارد جامعه شده است. اولین اتفاقی که در مدرنیته می افتد اینست که فردگرایی بشدت افزایش می یابد یعنی معیار هر چیزی خود فرد می شود. در هر مناسبات اجتماعی خود فرد کانون قرار می گیرد. فردگرایی و عقلانیت در جامعه ایرانی بسیار افزایش یافته و به حوزه های مختلف گسترش می یابد.

هر جا که لذت گرایی افزایش یابد به تبع آن ،تنوع طلبی هم افزایش می یابد بنابراین یک تیپ شخصیت گرایی در ایران در حال رشد است که بشدت فردگرا، تنوع گرا و لذت گراست. در واقع بشدت عقلانی است.  در این راستا در این حوزه مقوله ای ورود پیدا می کند بنام امر جنسی. امر جنسی معنای خود را در این باب از دست می دهد و بر اساس آموزه هایی که یاد گرفتیم بازتعریف می شود. امر جنسی در جامعه سنتی نقطه کانونی ندارد اما در جامعه مدرن اهمیت درجه اول می یابد. و چون تنوع گرایی و لذت هم در کنار آن قرار گرفته اند پس این امر جنسی بازتعریف می شود و خودش را در یک رابطه چند ساله نمی بیند چون قرار است در آن تنوع و لذت وجود داشته باشد.

در فضای اینچنینی امر جنسی را به لحاظ تاریخی یک نهادی بنام خانواده پاسخ داده است. در متنی که این تیپ شخصیتی شکل گرفته و امر جنسی بازتعریف شده نهاد خانواده نمی تواند به آن پاسخ دهد دیگر نهاد خانواده قادر به پاسخگویی به این امر جنسی فربه و بازتعریف شده نیست. بنابراین نهاد همباشی شکل می گیرد. این نهاد رقیب، خواسته ها را به آسانی برآورده می کند و دست و پاگیری نهاد خانواده را هم ندارد.

بنابراین همباشی در ایران ناشی از مدرن شدن جامعه ایرانی از یک طرف و ناکارآمدی نظام خانواده برای پاسخگویی به نیاز جنسی فربه شده و کنترل ضعیف در کلانشهرها از سویی دیگرمی باشد. همباشی بزرگترین تهدید برای جامعه ایران است. در جامعه ای که خانواده ارزش خود را از دست می دهد اتفاقات بسیار بدی می افتد. همباشی نهاد خانواده را مضمحل و تباه می کند و جامعه ما از لحاظ عرفی و قانونی این پدیده را نپذیرفته است. وقتی این پدیده پذیرفته نمی شود این پدیده شکل زیرزمینی به خود می گیرد، کنترل اجتماعی کم می شود و خود به خود نظام اخلاقی آن خوب کار نمی کند. بنابراین بسیاری همباشی را مفری برای اطفای نیاز جنسی خود می بینند.ازآن جالبتراینکه در جامعه ای که این شکل از زندگی پذیرفته نمی شود حجم زیادی از فرزندانی متولد می شوند که پیامدهایی خاص خود را دارند. در کل این پدیده نقاط ضعف بسیاری برای جامعه ما دارد و نباید بعنوان یک جایگزین پذیرفته و تجویز شود."

در ادامه بحث خانم دکتر پوران امیدوار به مقایسه نگرشهای سنتی و مدرن در مورد پدیده همباشی پرداختند. از نظر ایشان به موازات تغییر ،اهمیت خانواده و ازدواج در ایران شیوه ی جدیدی از زندگی زن و مرد در ایران پدیدار شده که پژوهشگران در مورد نامگذاری آن اتفاق نظر ندارند و آن را ازدواج سفید، همخانگی و همباشی می نامند که عبارتست از زندگی دوجنس مخالف زیر یک سقف برای مدتی غیر معین و غیر مشخص و با وجود فقدان عقد.

تاریخچه آن به انقلاب جنسی دهه 60 بر می گردد. در کشورهای مختلف عوامل مختلفی موجب بروز و ظهور این پدیده شده است. این شکل از زندگی با مدرنیته به جامعه ما کشیده شده و تحولاتی را در نهاد خانواده بوجود آورده است. در ادامه بحث ایشان بخشی از پایان نامه دکتری خود درارتباط با مقایسه نگاه های سنتی و مدرن (جامعه شناسان و روحانیون) به این پدیده ارائه نمود.

در ادامه آقای فردین منصوری دانشجوی دکتری سیاستگذاری فرهنگی با توجه به پژوهشی که در سال 96 در این حوزه انجام داده بود تبیین این پدیده را با مطرح کردن این پرسش آغاز کرد:" آینده پژوهی همباشی در سالهای آینده چگونه خواهد بود و اکنون تکلیف ما چیست؟ اولین مفهوم در تبیین همباشی بحران مردانگی است که اگراز بعد انسان شناسی به آن نگاه کنیم مرد بعنوان نان آور خانواده دچار بحرانهایی شده و تقسیم کار جنسیتی بهم خورده است. بحران اقتصادی منجر به عدم جذابیت مرد برای زنانی شده که تکیه گاه اقتصادی ندارند. موضوع دیگر افزایش استقلال و قدرت چانه زنی زنان است. آنها دیگر محدودیت هایی را که آنها را مجبور به تن دادن به انجام هر کاری کند ندارند. از طرف دیگر عواملی مانند ترمیم بکارت و ترس از جنس دوم بودن را برای دختران از بین برده و قدرت چانه زنی آنها را بالا برده است. ارزشها در جامعه ما تغییر کرده اند و این تغییرات از سوی شبکه های اجتماعی و رسانه ها به صورت بسیار بد قواره ای در حال معرفی شدن هستند. الگوپذیری منفی از دیگر نتایج این تحقیق است که فرزندان بصورت معکوس از والدین خود الگو می گیرند. همچنین ما با بحران در نظم اجتماعی در خانواده ها روبرو هستیم که افرد دیگر در خانواده ها احساس همبختی و نفع مشترک ندارند. احساس خطر جمعی کم شده و احساس تعلق دیگر وجود ندارد."

در ادامه نشست بین حضار و سخنرانان ،جلسه پرسش و پاسخ برگزار گردید.