«حفظ کارکردهای خانواده در مواجهه با فضای مجازی»

پریا انصاری

امروزه گسترش فضای مجازی، عرصۀ جدیدی را در ارتباطات و کنش اجتماعی خلق کرده است که به نوعی روابط را در تمامی سطوح جامعه به ویژه در خانواده ها دستخوش تغییر و تحول نموده است. وسعت و اهمیت این تغییر و تحولات نظر بسیاری از اندیشمندان و برنامه ریزان را به خود جلب کرده است و بر این مبنا پژوهش های بسیاری در زمینه فضای مجازی، کارکردها و بلاخص کژ کارکردهای آن صورت پذیرفته است. این مطالعات بر نقش فضای مجازی در بحران هویت، چندگانگی شخصیت، بهره گیری از گمنامی در چنین فضایی و شکل دادن به هویت های دروغین، کاهش اعتماد اجتماعی، شیوع دروغ و تظاهر در جامعه، خشونت های پنهان اجتماعی و آسیب هایی از قبیل اخاذی، دریافت حق السکوت و ... اشاره دارند.

ارتباطات و کنش های اجتماعی نقشی اساسی در شکل گیری هویت اجتماعی کودکان و نوجوانان دارند و هویت در خلال روابط اجتماعی افراد ساخته شده و منتقل می گردد. لیکن در دنیای کنونی ابزارهای انتقال هویت تغییرات چشمگیری داشته و اینترنت به مثابه ابزاری نو پدید در فرایند هویت بخشی به کودکان شناخته می شود. خانواده که تا پیش از این با کارکردهایی چون اجتماعی کردن کودکان و نوجوانان به عنوان ابزار سنتی جامعه پذیر کردن افراد و اعضای جوان تر شناخته و تعریف می گردید، با چالش های نوینی در زمینه شکل دهی به شخصیت کودکان و نوجوانان روبرو گردیده و کارکردهای کانونی و سنتی آن تا حدودی مخدوش شده است. در زمینه تأثیرات مثبت و منفی فضای مجازی در هویت یابی کودکان و نوجوانان تشتت آراء وجود دارد؛ برخی آن را فرصتی جهت دستیابی به هویت یکپارچه برای افراد دانسته و گروهی بر شکاف عمیق میان هویت واقعی و هویت ساختگی افراد به دلیل عامل گمنامی در این حوزه، تأکید داشته دارند.

امروزه فضای مجازی به نوعی الگوی جامعه پذیری و هویت یابی را تغییر داده است؛ در گذشته عواملی انتسابی در شکل گیری هویت کودکان و نوجوانان نقش داشتند و بر این مبنا الگوهایی منسجم و یکپارچه ای به آنان منتقل می گردیدکه دارای هویت های یک دست و متجانسی بودند. لیکن امروزه الگوهای هویت یابی به واسطه عضویت در اجتماعات مجازی گوناگون تغییر یافته و کودکان و نوجوانان با عضویت در گروه های متعدد نقش های متفاوت و گاهاً متعارضی را کسب می نمایند و به تبع هویت کودکان و نوجوانان دیگر از مجاری و چارچوب های ثابت و مشخصی خلق نمی شود و این منجر به بروز چالش و بحران هویت آنان شده است. با توجه به نظریه اشاعه تقلید نقش کانونی در الگوسازی ها در جامعه و خلق هویت در کودکان و نوجوانان دارد. هویت کودکان و نوجوانان با تقلید از گروه ها و الگوهای ارائه شده از سوی آنها نقش می بندد و همین جریان به خلق هویت های چند پاره در آنان می انجامد.

تقویت توان خانواده و کارکردهای آن را می توان از جمله راهکارهایی در جهت پیشگیری از آسیب های فضای مجازی بر هویت کودکان و نوجوانان بر شمرد. بر این مبنا خانواده و یا والدین به عنوان اولین و مهمترین منبع اجتماعی شدن کودک می بایست توانایی مواجهه با پدیده های و چالش های نوین را دارا باشند لیکن در ایران والدین به دلایلی چون سواد تکنولوژیکی و رسانه ای پایین در برخورد با فناوری نوین همواره یک گام از فرزندان خود عقب تر هستند و نه تنها توانایی راهنمایی و هدایت کودکان را نداشته و بلکه نمی توانند در مواقع نیاز پاسخ مناسبی به مسائل آنان دهند بنابراین نقش و کارکرد خود در فرایند جامعه پذیری را نیز به چنین فضایی واگذار می کنند. اساساً با توجه به تحولات گسترده جوامع، مهارت های فرزند پروری شکل و گونه جدیدی را مطالبه می نماید که در آن خانواده ضمن حفظ کارکردهای خود، آن ها را با شرایط و بستر جدید اجتماعی و فرهنگی منطبق می سازد و بدین ترتیب سواد تکنولوژیکی و رسانه ای و آموزش والدین در این دست زمینه ها نقش کلیدی ای در به روز رسانی کارکردهای خانواده و شکل دهی به هویت کودکان و نوجوانان با توسل به شیوه های دموکراتیک دارد.