سهم زنان شایسته در حکمرانی و سیاستگذاری های کشور

سهم زنان شایسته در حکمرانی و سیاستگذاری های کشور


سهم زنان شایسته در حکمرانی و سیاستگذاری های کشور

 

چندیست در اثنای مباحث حکمرانی از سهم و نقش زنان در تصمیم سازی  و سیاستگذاری های کلان در عرصه های مختلف سخن به میان می آید و لذا مطالبات زنان و نهادهای مردم نهاد و فعالان اجتماعی در این خصوص به طور چشمگیری افزایش پیدا کرده است؛ در حالی که ایران در میان 153 کشور جهان در زمینه­ی تبعیض جنسیتی در رتبه ی 148 و حتی پایین تر از کشور عربستان قرار دارد، با این حال چنین آمارهایی مانع از آن نشده که زنان فرهیخته مان بدنبال سهمی در حکمرانی و تصاحب پست های مدیریتی عالی در کشور نباشند. از همین رو در گفتاری که در پی می آید تلاش کردم ضمن تعریفی از واژه­ی بینا رشته ای حکمرانی، ابتدا با مرور آمارهایی وضعیت اشتغال و تبعیض جنسیتی علیه زنان را در جهان و سپس در کشور واکاوی کرده و بدنبال پاسخ این سئوال اساسی برآیم که چرا در حکمرانی نقش زنان نادیده انگاشته شده و یا آنگونه که باید مد نظر متولیان امور قرار نگرفته است. در خاتمه هم برای ارتقای جایگاه زنان در مجامع و شوراهای کلان کشور و مشارکت در سیاستگذاری ها و تصمیم سازی ها پیشنهاداتی ارائه شده است.    

حکمرانی چیست؟

حکمرانی موضوعی است میان رشته ای، بین شاخه های حقوق، جامعه شناسی، مدیریت، اقتصاد و علوم سیاسی. پژوهشگران این حوزه عمدتاً بر مباحث جدیدی مانند تکه تکه شدن قدرت میان سطوح دولتی و فرو دولتی، تشویق و ترغیب تمرکززدایی از دولت و اتکای روزافزون بر انواع جدید مشاوره و مشارکت شهروندان متمرکز هستند. حکمرانی اغلب با نگاهی جدید، به محدود نمودن قدرت سنتی سلسله مراتبی(بالا- پائین) و تغییر مسیر آن به سوی تصمیم های جمعی می پردازد. پژوهشگران این حوزه معتقدند ناکارآمدی دولت ها در انجام یکه تازانه امور موجب خلق این مفهوم شده، لذا با تفکیک حوزه های مختلف دولت و تمایز میان بخش خصوصی و دولتی و تمایز میان دولت و جامعه مدنی، سعی در تغییر ساختار سنتی قدرت و وزن دهی بیشتر به نهادهای موازی دولت در تصمیم گیری ها و سیاستگذاری ها دارند. از این رو قدرت موثر و مشروع قدرتی است که از طریق مشارکت و منازعه نهادها و نیروهای متنوع در سطوح مختلف ملی، منطقه ای و جهانی بدست می آید. در فرهنگ لغت آکسفورد حکمرانی" فعالیت یا روش حکمراندن، اعمال کنترل یا قدرت بر فعالیت زیر دستان و نظامی از قوانین و مقررات " تعریف شده است. سازمان ملل متحد نیز حکمرانی را این گونه تعریف می کند: " حکمرانی مجموعه ای از اقدامات فردی و نهادی، عمومی و خصوصی برای برنامه ریزی و اداره مشترک امور است و فرآیند مستمری از ایجاد تفاهم میان منافع متفاوت و متضاد است که در قالب اقدامات مشارکتی و سازگار حرکت می کند و شامل نهادهای رسمی و ترتیبات غیررسمی و سرمایه اجتماعی شهروندان است". به این ترتیب باید گفت مفهوم حکمرانی بر همیاری حکومت و جامعه مدنی مبتنی است(یزدانی، 1391).[1]

مروری بر وضعیت اشتغال زنان و تصاحب پست های مدیریتی

چنانچه مروری بر فاصله­ی جنسیتی در اشتغال زنان و مردان در کشورهای توسعه یافته ای چون سوئد، فنلاند و انگلیس داشته باشیم شاهد تفاوت 7درصدی خواهیم بود. در کشوری چون سنگاپور این فاصله حدود 4درصد برآورد شده است که به طور قابل توجهی از کشورهایی چون چین و دانمارک هم فاصله­ی اشتغال زنان نسبت به مردان بیشتر است و لذا به نظر می رسد بین توسعه یافتگی جوامع و اشتغال زنان رابطه­ی معنی داری وجود دارد. نتایج مطالعه ای(کولایی، حافظیان، 1385) هم نشان داده است که زنان در خاور میانه و کشورهای مسلمان آسیای جنوب شرقی نقش برجسته ای در توسعه پایدار داشته اند. بررسی ها نشان می دهد که در مورد کشوری چون سنگاپور حتی وجود یک رئیس جمهور واجد صلاحیت، عملگرا، صادق و پاک دست(حلیمه یعقوب) که به واسطه ی صلاحیت های فردی و عمومی اش به چنین جایگاه رفیعی دست یافته می تواند منشاء تحولات عمیق و بی سابقه ای در کشوری باشد که به انواع مفاسد سازمانی و اجتماعی گرفتار شده است.

نتایج مطالعه ای نشان داده است که استان های قم، خوزستان و آذربایجان شرقی به ترتیب با 3/5، 7/5 و 1/6 درصد کمترین درصد اشتغال زنان در پست های مدیریتی را به خود اختصاص داده است در حالیکه استان های بوشهر، گیلان و چهار محال بختیاری به ترتیب با 4/16،  2/16 و 4/18 بیشترین درصد در این شاخص را به خود اختصاص داده است. این آمار گواهی است بر این وجود نگاه های قومی و مذهبی نسبت به اشتغال زنان و فعالیت های اجتماعی آنان در عرصه های اجرایی و اداری کشور در حالیکه در الگوی توسعه و پیشرفت ایرانی، سهم زنان و مردان یکسان دیده شده است. نتایج بررسی هایی نشان می دهد که در طی چند دهه­ی اخیر زنان هم وطنمان اغلب از طریق آراء و یا بر اساس اثبات شایستگی های فردی و عمومی شان در پست های مدیریتی بکار گرفته شدند در حالیکه اغلب مردان به استناد روابط دوستی و باندی و ...با کمترین صلاحیت های لازم احراز پست ها دعوت به کار شده اند.

با مروری بر تاریخچه­ی مبارزات زنان در جهان می توان دریافت که این قشر محروم و ستمدیده هماره برای استیفای حقوق اولیه مدنی و اجتماعی شان با نظام سلطه و دولتمردان زیاده خواه جنگیده اند؛ از جمله زنان قسم خورده آلبانیایی که نمونه ای از ظلم آشکار و عرفی شده در مناطق کوهستانی آلبانی است؛ دختران و زنان مسلمانی که برای برخورداری و تصاحب میراث پدری در خانواده ای که پدر از دست رفته است و فرزند ذکوری در آن نیست ناگزیرند نقش جنسیتی مردانه ایفا کنند.[2] و امروز هم در جامعه ی در حال گذار و پرشتاب کشور شاهدیم که نسل جوان و حتی نوجوان معترض به سبکِ حکمرانی دولتمردان، خواهان رفع تبعیض و بی عدالتی و مساوات بیشترند و لذا شعار "زن، زندگی و آزادی" را نصب العین خود قرار دادند تا به بهانه­ی اعتراض به عملکرد گشت ارشاد، مطالبات انباشته شده و بی پاسخ به حقِ برخورداری از آزادی های اجتماعی و تبعیض های جنسیتی چون مانع تراشی برای حضور و مشارکت فعال در صحنه های انتخابات به عنوان کاندیدای مستقل و غیر حزبی در طول سالیان گذشته را فریاد بزنند.

 

 راهکارهایی برای افزایش نقش زنان شایسته در حکمرانی

پس از مروری اجمالی بر وضعیت اشتغال زنان در ایران و جهان و اشاره به برخی از تبعیض و بی عدالتی هایی که نسبت به آنان در جوامع در حال گذاری چون ایران تجربه می شود در انتهای این گفتار  تلاش خواهد شد به مهم ترین راهکارهای توانمندسازی زنان در ابعاد مختلف فردی، ارتباطی و محیطی برای تسهیل و ارتقای جایگاه آنان در نظام حکمرانی و افزایش سهم ایشان در اشتغال پست های مدیریتی و حکومتی اشاره گردد.

  • در بعد فردی یا شخصی ضروریست زنان شایسته ضمن حرمت نفس، در پی افزایش آگاهی ها و استقلال فردی خود برآیند و از هوش اقتصادی شان در مدیریت امور بهره گیرند و  بگونه ای در جامعه ظاهر شوند و به تعاملات اجتماعی بپردازند که مخاطبان شان حضورشان را نمایشی و تزئینی تصور نکنند.
  • در بعد ارتباطی، بی شک علاوه بر لزوم تحصیل مهارت های ارتباطی، برنامه ها و تبلیغات رسانه ی ملی می تواند تصویر مثبت و متمایزی از زنان را به نمایش بگذارد؛ متاسفانه در اغلب فیلم و سریال های تلویزیونی، اغلب زنان در نقش افرادی فرمانبر و مطیع به تصویر کشیده می شود و در برنامه های تبلیغاتی رسانه ملی هم متاسفانه شاهد تقسیم کار جنسیتی تبعیض آمیز با نقش های فرو دستانه هستیم.
  •  اما در بعد محیطی نباید از نقش اساسی و تعیین کننده­ی نهادهای آموزشی و اداری غافل بود؛ نهادها و سازمان های دولتی می توانند با اهتمام و تاکید بر اجراء و پیاده سازی نظام شایسته سالاری و به گزینی، زمینه­ی مناسبی برای تصاحب پست های مدیریتی زنان فراهم آورند تا از این طریق بدون ملاحظات ناثواب و وابستگی های باندی و قومی و قبیله ای بتوانند فراتر از سهم 30 درصد برنامه­ی ششم، پست های متناسب با تخصص و تجارب شان را اشغال کنند تا در عرصه ی حکمرانی سهم بیشتری را به خود اختصاص دهند.

 سخن آخر اینکه به جای آنکه نظام مدیریتی کشور با اتکای به سرمایه ی فکری و دانشی مردان، مسئولیت کامل اداره جامعه را در تمام سطوح آن بر عهده گیرند، انتظار است با پیاده سازی هر چه سریع تر نظام شایسته سالاری و فراهم آوری زمینه­ی تصاحب پست های مدیریتی در سطوح میانی و عالی گامی بلند در راستای تحقق جامعه­ی مدنی برداشته تا در عرصه حکمرانی و سیاستگذاری، اداره کشور با مشارکت زنان تحصیلکرده، فرهیخته و توانمند از یک نظام اقتدارگرای مردانه در عرصه­ی مدیریت به نظامی مردم سالارانه و مشارکتی عاری از نگاه های جنسیتی تبدیل گردد.

 


[1] http://mryazdani.blogfa.com/post/9

 

[2] همچون مردان با پوشش مردانه در اجتماع ظاهر شوند، گویش و رفتاری مردانه از خود به نمایش گذارند، همچون مردان به کارهای دشوار بدنی بپردازند و حتی در جنگ های محلی و ...جسورانه بجنگند و ... تا اینگونه با پیروی از سبک زندگی اجتماعی و زیستی متفاوت و جدیدی بتواند میراث پدری اش را تصاحب کند. دختران بالغ و  باکره­ی آلبانیایی که ناگزیرند چنین سرنوشتی را تجربه  کنند حق ازدواج و یا برقراری رابطه­ی جنسی با مردی را ندارند. البته با افزایش آگاهی زنان نسبت به حقوق خود و با توسعه­ی بکارگیری فناوری های ارتباطی و شکل گیری فرهنگی جهانی مبتنی بر تعاملات مجازی این سنت عرفی شده در طی چند قرن بتدریج از تعداد زنانی که از این سنت عجیب پیروی کنند، کاسته شد، و دیگر تنها در دهکده‌های کوچک آلپ می‌شود نشانی از این زنان یافت.