اهمیت کارآفرینی اجتماعی، موانع تحقق و چند راهکار

 

اهمیت کارآفرینی اجتماعی، موانع تحقق و چند راهکار

(با تاکید بر مسئولیت اجتماعی دانشگاه ها)

محمد مهدی فتوره چی

پدر کارآفرینی(شومپیتر) این حوزه دانش را مهم ترین عامل توسعه اقتصادی بر شمرده است. وی در تعریف جامعی کارآفرین را مدیر صاحب فکر و ابتکاری دانسته که با خلاقیت، ریسک پذیری، هوش، اندیشه و وسعت دید فرصت های طلائی می آفریند. در طی 5 قرن گذشته مفهوم کارآفرینی به انحای مختلف تبیین و در ادبیات اقتصاد دانان مورد استفاده قرار گرفته است؛ ولیکن اولین کسی که کارآفرینی را در مفهومی نزدیک به برداشت های امروز تعریف کرد کانتیلون بود که قریب به دو قرن از ارائه  تعریف وی می گذرد و تا امروز که از کارآفرینی هوشمند یاد می شود این حوزه علمی و کاربردی با تحولات زیادی همراه بوده و هنوز هم برخی کارشناسان کارافرینی را با مفاهیمی همچون اشتغال زائی و حتی گاهی با تجارت و یا کسب و کار اشتباه گرفته می شود و شاید برخی از این سوء برداشت ها به معنی واژه فرانسوی کلمه Entreprendre به معنای متعهد شدن بازگردد.

مناقشات در موضوع کارآفرینی فقط به تعریف مفهوم باز نمی گردد و هنوز هم بسیاری بر سر بینا رشته ای بودن آن اختلاف نظر های جدی دارند؛ عده ای کارآفرینی را در زمره رشته های حوزه کسب و کار قلمداد می کنند و برخی معتقدند که در حوزه اقتصاد آزاد قابل مطالعه و بررسی است. نگارنده این سطور معتقد است که می توان کارآفرینی را حوزه ای فرا رشته ای قلمداد کرد و کارشناسان حوزه های مختلف دانش را به منظور اشتغال زایی خلاقانه مبتنی بر ریسک و فناوری های نوین هم افزا کرد.

 

اهمیت کارآفرینی در عصر حاضر

در اهمیت کارآفرینی و توسعه این حوزه دانش کاربردی به موارد زیادی می توان اشاره کرد که در این گفتار به طور خلاصه به برخی از مهم ترین آنها اشاره خواهد شد.

  • کارآفرینی موجب رونق اقتصادی و در نتیجه توسعه و پیشرفت کشور شده و برای کشور وابسته ما به درآمدهای نفتی به تولید ثروت و در نتیجه رفاه بیشتر منجر خواهد شد (امروزه تحقیقات نشان داده است که با افزایش نرخ کارآفرینان، شاهد رشد اقتصادی هم خواهیم بود).
  • کارآفرینی از جمله راهکارهای موثر ممانعت از فرار مغزهاست(در کشور هندوستا طی سال های 1960 تا 1980) ایجاد 500 موسسه کارآفرینی موجب اشتغال تعداد زیادی از دانش آموختگان نخبه هندی شد).
  • کارآفرینی موجب رشد شخصی و حرفه ای افراد بویژه جوانان شده و از بروز انحرافات اجتماعی ایشان جلوگیری می کند.
  • کارآفرینی موجب افزایش روحیه ریسک پذیری و خلاقیت جوانان و دانش آموختگان دانشگاهی شده و زمینه تربیت کارآفرینان خبره و یا قهرمانان ملی را فراهم خواهد کرد.
  • کارآفرینی نمودی از اقتصاد مبتنی بر مردم سالاری در جامعه به شمار می آید و لذا مشارکت بخش خصوصی و سمن های مربوطه در تحقق اهداف آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
  • کارآفرینی بهترین راه برای به گردش درآوردن سرمایه های راکد و سرگردان است که در سال های اخیر مهم ترین عامل تورم و افزایش افسار گسیخته قیمت های کالا ها و خدمات است. در واقع کارآفرینی موجب ایجاد ثروت معقول و مشروع مبتنی بر فعالیت سالم اقتصادی است.
  • کارافرینی موثرترین راه برای حل بیکاری و بویژه اشتغال دانش آموختگانی است که با فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی آشنا هستند.

موانع و محدودیت های کارآفرینی

با همه اهمیتی که این حوزه دانش دارد مطالعات و شواهد و قرائن نشان می دهد که کشور ما برای ترویج مطلوب فرهنگ کارآفرینی با موانع و محدودیت های بسیاری مواجه است، که در ادامه به برخی از مهم ترین آنها اشاره می گردد.

  • ورود نابسامان همه دستگاه های دولتی و غیر دولتی در امر اشتغال و کارآفرینی؛
  • فقدان یک سازمان متولی و ضعف در نهاد سازی سازمانی؛
  • صرف بودجه های کلان بدون خروجی مشخص؛
  • عدم تطبیق برنامه و بودجه؛
  • دستوری شدن نهاد سازی در حوزه کارآفرینی بدون ترسیم چشم انداز؛
  • فاصله زیاد انتظارات بین بخش خصوصی و دولتی و ناتوانی در ایجاد پیوند مشترک؛
  • عدم ایجاد باور کارآمدی کارآفرینی در ذهن مدیران عالی؛
  • انتظارات بی جای زود بازده بودن تلاش ها؛
  • نبود قانون جامع کارآفرینی در کشور و کم توجهی نهاد قانون گذار؛
  • نبود سازمان نظام کارآفرینی و ضرورت ورود بخش خصوصی؛
  • نبود موسسه ای معتبر برای رتبه بندی شرکت ها؛
  • عوامل فرهنگی و شکاف جنسیتی؛
  • عدم ارتباط پایدار و کارآمد بین صنعت و دانشگاه

 

آموزش کار آفرینی و نقش مراکز علمی دانشگاهی
اواخر دهة ۵۰ میلادی، اولین کشوری که در این زمینه خیلی کلاسیک کارکرد و ترویج فرهنگ کار آفرینی را از سطح دبیرستان شروع کرد و آموزش هایی را دارد، کشور ژاپن بود. مسئله کار آفرینی در ژاپن به سطح دانشگاهها هم کشیده شد.  بین سال های ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۲ میلادی بیش از ۹۶% نوآوری صنعتی که توانست موقعیت ژاپن را در اقتصاد جهانی به یک موقعیت برجسته و برتر تبدیل کند، توسط کار آفرینان صورت گرفت. آموزش کار آفرینی سیاستی است که به طور مستقیم در کمیت و کیفیت عرضة آن در یک جامعه اثر می گذارد. به همین دلیل است که در بسیاری از کشورها بویژه کشورهای پیشرفته که حتی الامکان موانع و مشکلات بر طرف شده اند، دولت ها به شکوفا کردن توان بالقوه مردم پرداخته اند. آموزش به تولید کنندگان کوچک بسیار اهمیت دارد. با اجرای این سیاست همواره می توان به اهداف گوناگونی مانند شناخت فرصت ها و چگونگی بهره برداری از آنها، آشنایی با تکنولوژی و دانش فنی جدید و چگونگی بکارگیری آنها، روش های جدید علمی مدیریتی و بازرگانی جامعه عمل پوشید. آموزش می تواند بلند مدت (مانند آموزش از دورة دبیرستان به بعد) و یا کوتاه مدت (مانند سخنرانی های ادواری) باشد.
تا به حال چهار دسته تحقیقات در زمینه کار آفرینی انجام شده است که عبارتند از:
۱) مطالعات در خصوص ویژگی های کار آفرینان
۲) مطالعات در خصوص ساز و کارهای تشکیل شرکت های نوپا
۳) مطالعات در خصوص ارتباط کار آفرین با جامعه
۴)مطالعات درخصوص آموزش، روش شناسی تحقیق و نقش دولت در کار آفرینی

برنامه های مبتنی بر آموزش بر مبنای این فرض عمل می کنند که اگر فقط ما وسایل مناسب و موثر برای مرتبط ساختن منابع بر گرفته از دانشگاهایمان، مدارس فنی و دانشکده ها را به جامعه کسب و کار جدید پیدا کنیم، آن وقت ما واقعاً قادر به تقویت ابتکارات صنعتی هستیم. مطالعه ای که در سال ۱۹۸۲ در دانشگاه بایلور (BAULOR) در خصوص دانشجویان رشته کار آفرینی صورت گرفت.  ارزیابی دانشجویان از دروس رشته کار آفرینی این بود که باید بیشترین تاکید بر دروس مالی شود. دومین رشته ای که به نظر آنها باید بیشتر مورد تاکید قرار گیرد، درس مدیریت بود. علاوه بر اینها دروس روابط انسانی و بازاریابی نیز از نظر دانشجویان دارای اهیمت ویژه ای است.
برای اولین بار دانشگاه کالگری در سال ۱۹۷۳ مجوز تاسیس دوره کارشناسی ارشد را دریافت کرد و کار آفرینی به عنوان یکی از زمینه های اصلی مورد توجه قرا گرفت. در ژوئن سال ۱۹۸۵ میلادی این دانشگاه به ارزیابی نتایج برگزاری یکی از دوره های آموزش کار آفرینی خود که در فاصلة ژوئن ۱۹۸۴ تا دسامبر ۱۹۸۴ برگزرا شده بود، پرداخت و از ۵۰ نفر از ۶۵ نفر شرکت کننده دوره پیرامون نتایج دوره نظر خواهی کرد. این دوره آموزشی تقریباً (۰۰۰/۷۵) دلار برای دانشگاه هزینه داشت. تجربه دانشگاه کالگری نشان می دهد که سرمایه گذاری کوچکی (تقریباً ۷۵۰۰۰ دلار) در آموزش کار آفرینان کسب و کارهای کوچک منجر به ارزش افزوده فراوانی (معادل ۰۰۰/۷۵۰ /۱ دلار) گردیده و علاوه بر آن تاثیر زیادی درایجاد فرصت استخدام و تسهیل ایجاد سرمایه داشته است. با توجه به مطالبی که تا به حال از کار آفرینی ارائه شد بستر مناسب برای رشد و توسعه کار افرینان عبارت است از:
-
آموزش خلاقیت از دبستان تا دانشگاه حتی در مقطع دکتری برای کلیه رشته های تحصیلی اعم از فنی،پزشکی، اقتصادی و...؛
- تجدید نظر در نظام آموزشی، روش تدریس و ارزیابی و سنجش دانش آموزان و دانشجویان برای تقویت و شکوفایی روحیه خلاقیت فراگیران؛
- بالا بردن نیاز پیشرفت افراد از طریق آموزش های مستقیم و غیر مستقیم؛
- آموزش کار آفرینی و شناسایی افراد ارزش آفرین (کارآفرین) جامعه توسط گروهی خبره به صورت سالیانه و معرفی و تشویق و حمایت آنها در سطح کشور و استان از طریق رسانه های جمعی و اعطای جوائز توسط مسئولان عالی رتبه کشوری؛
- تشکیل انجمن کارآفرینان جهت ارتباط، همفکری، همکاری و تعاون کار آفرینان با یکدیگر؛
- ترویج فرهنگ کارآفرینی از طریق موسسات فرهنگی و رسانه های جمعی؛
- تاسیس مراکز توسعه کار آفرینی جهت برنامه ریزی، آموزش، تحقیق و مشاوره در خصوص کار آفرینی

پیشنهاداتی برای ارتقای کارآفرینی

متعاقب بر شمردن عوامل توسعه کارآفرینی بهتر می توان پیشنهاداتی را برای برون رفت از این موانع خاطرنشان کرد از جمله لزوم توجه به مقدمات امر و  بازنگری در قوانین اشتغال، ضرورت تشکیل زنجیره تامین، تولید و شبکه سازی، لزوم بهره گیری از ظرفیت های مردمی و سمن ها برای کارآفرینی، ضرورت تعامل نزدیک نهادهای آموزشی و پژوهشی و لزوم هم افزایی بین آنها، مطالعه و توجه به نتایج مطالعات جامع دانشگاهی و ....و بسیج جامعه دانشگاهی و بویژه دانشجویان و برگزاری جشنواره های ایده آفرین در حوزه کسب و کار.

منابع

https://vista.ir/w/a/16/8sqwq

https://www.iribresearch.ir/noavari/newspreview.aspx?id=94